مژده اي دل كه مسيحا دم معبود آمد
بهر سرگشته دلان كعبه مقصود آمد
چمن دهر مزين شده از مقدم گل
بوي گل آمد و بس رايحه عود آمد
آمد ان كه او قدمش مرحمت و لطف و رجاست
آنكه كاهد ز غم و بر طرب افزود آمد
حرمت ازمحترم و حسن حسن با رخ او
آنكه دل برده مام ، عشق پدر بود آمد
پرتو نور خدا در شب اين شب زدگان
بر كوير دل ما زمزمه رود آمد
شاهد از غيب نيابم كه به خوشبختي ما
آمد آن كه او كرمش واضح و مشهود آمد
اولين روز به مرداد و در اين برج اسد
به جهان مقدم فرخنده مسعود آمد
Thursday, July 22, 2010
Subscribe to:
Posts (Atom)