Saturday, October 8, 2011

اسارت

پای دربنداست ودل دربندو جان در بندعشق
این اسارت جمله می بخشم به یک لبخند عشق
قصردل را فتح کن ای حزن بی پایان هجر
که این سراسر منهدم گردیده ازآفندعشق
درپی مجنون و رند و مست وصوفی می روم
تا که آگه گردم ازاین جمله چون وچندعشق
پندناصح چون حذر می داردازدیوارعشق؟
گرچه می دانم ولی مغبونم از ترفندعشق
اشک ولبخندوامیدو بیم وامن واضطراب
من ندیدم جمع اضدادی چنین مانندعشق
هم غرورم رابه یغمابردوهم پایم ببست
هرچه با من کردباشم من ارادتمندعشق
آرزومندم که در پرواز روح ازبندجسم
تار و پودم رااجل بگشایداز پیوندعشق

1 comment:

  1. hamashoon vaghean zibast yeki yekishoona khoondam har kodoom zibaiye khodesho darand kheyli khoobe ke mishe biyam inja gahi vaghta ye khalvati ba sherat bokonim mersi dadaaash

    ReplyDelete