سرو سیمین من ای دختر مهتاب جبین
هاله ماه من ای گوهر دردانه نگین
ز تو خواهم ز سر منت و از روی نیاز
کز سر لطف به نزد من عاشق بنشین
لاله روئی و پری سیرت و چون سرو سهی
از پس آینه این حسن خدا داده ببین
نکند جلوه دگر ماه به پیش رخ تو
توئی آن اختر ساکن شده بر روی زمین
روز از پرتو شید تو و شام از زخ ماه
منم از مرحمت مهر نگاه تو رهین
عمر من گر چه فنا گشت به تقدیسی عشق
تو بمان پاک چنان حوری فردوس برین
منم و عشق من و سجده به درگاه سها
در همه عمر چنان بود و همی باد چنین
ey ghorbonesh beram man sohooliye khodemoone dige
ReplyDeletesalam
ReplyDeletekheli jaleb va ziba sherhayat ra sorodehei lezat bordim
arezoi salamati va movafaghyat brayat darim
kamal
florida