Sunday, November 22, 2009

قیاس

باز امشب عهد و پیمان توام آمد به یاد

چهره زیبای فتان توام آمد به یاد

در میان این همه غوغای نا موزون دهر

نغمه موزون الحان توام آمد به یاد

در شب سرد فراق ای مامن زیبای من

گرمی آغوش و دامان توام آمد به یاد

شمع را دیدم که سر تا پا چکید از هجر گل

سوزش ایام هجران توام آمد به یاد

در گلستان آمدم تا غم فراموشم شود

قامت سرو خرامان توام آمد به یاد

درب مسجد را زدم تا از غمم خالی کند

ای دریغا دین و ایمان توام آمد به یاد

راهی میخانه گشتم تا ز خود بیخود شوم

می نشد دارو و درمان توام آمد به یاد

تا نظر بر آسمان کردم که آهی برکشم

ماه دیدم روی تابان توام آمد به یاد

گریه سر دادم که شاید عقده ای خالی کنم

اشک پاک چشم گریان توام آمد به یاد

لاله دیدم روی زیبای تو آمد در نظر

در قیاس لاله رجحان توام آمد به یاد

در سکوت و خلوت این شام تاریک ای سرود

نور خورشید شبستان توام آمد به یاد

No comments:

Post a Comment